پروژه تروریستی جدید آمریکا در خاورمیانه از اردن کلید خورد!
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۷۴۰۲۱
به گزارش مهر، خبرگزاری المعلومه عراق در یادداشتی معنادار به قلم «عباس الزیدی» از سناریوی جدید آمریکا در منطقه غرب آسیا پرده برداشت.
کارشناس عراقی المعلومه در گزارشی جامع به برشمردن طبخ جدید واشنگتن با همدستی برخی از حکام سرسپرده عربی در منطقه غرب آسیا همراه با شواهد میدانی به شرح زیر پرداخته است:
این روزها، گزارشهای میدانی حاکی از عملیات قریبالوقوع ارتش اردن در خاک سوریه به بهانه تهدید فزاینده تروریسم و قاچاق مواد مخدر و ورود سلاح غیر قانونی به این کشور است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش المعلومه، بهانه یورش نظامی ارتش اردن به خاک سوریه از محور شهر جنوبی «السویداء» سوریه که در هفتههای گذشته شاهد ناآرامیهای و اعتراضات مشکوک با تحریک آمریکا است، خواهد بود.
بر پایه این گزارش، ارتش اردن به دلایل و انگیزههای ذیل، کلید این عملیات نظامی با پشت پرده سازمان سیاه کلید خواهد زد:
اهداف پشت پرده اردن در لشکرکشی غیرقانونی به خاک سوریه:
اقتصاد در حال فروپاشی و بحرانهای فزاینده تهدید کننده نظام پادشاهی اردن. هراس شدید اردن از جمعیت فلسطینی ساکن در خاک این کشور نگرانی از سرایت حوادث درگیری مسلحانه گروههای فلسطینی در اردوگاه عین الحلوه در جنوب لبنان به خاک اردن تلاش برای دستیابی به راهکارهای اقتصادی جایگزین همزمان با پروژه در حال رقابت جهانی میان چین و آمریکا پیشنهاد بستههای اقتصادی تشویقی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و آمریکا به اردن به بهانه دست کشیدن از روابط با ریاض و کمکهای اقتصادی این کشور. اما محوریترین انگیزه فراکنی امان در تهاجم به خاک سوریه، شانه خالی کردن از تولیت مسجد الاقصی و مراکز دینی در کرانه باختری و زمینه سازی برای اجرای سیاستهای ویژه خصمانه تل آویو در مسجد الاقصی است.ابزارها و ادوات پیش نیاز لشکرکشی اردن به خاک سوریه:
نیروهای مسلح اردن ائتلافی عربی متشکل از نیروهای نظامی مصر و شمار محدودی از نظامیان کشورهای حاشیه خلیج فارس به رهبری عربستان گروهکهای مزدور مسلح سازماندهی شده از یمن، سودان و سایراهداف اقتصادی لشکرکشی اردن در سوریه:
سناریوی ناآرام کردن جنوب سوریه در اصل مقابله و مهار پروژه اقتصادی چین در منطقه و در مقابل، سیطره پروژه اقتصادی آمریکا در منطقه با سکانداری عربستان است، زیرا کریدور اقتصادی هند به اروپا که اخیراً گروه جی ۲۰ برای مهار چین عملیاتی کردند نقطه عزیمت این شریان جدید اقتصادی غرب از هند آغاز و با عبور از خاک عربستان به اردن، اسرائیل و در نهایت از طریق آبهای مدیترانه به سواحل قاره اروپا خواهد رسید و البته بندر العقبه اردن در امتداد دریای سرخ سهمی از این کریدور نخواهد داشت.
انگیزههای پشت پرده شوم آمریکا و اسرائیل
بلند پروازیها و اهداف عربستان در معادله سیاسی جدید آمریکا در منطقه
تسلط کامل سیاسی و نظامی بر دریای سرخ و تنگه راهبردی باب المندب تحقق پروژه بزرگ پلی دریایی که مدیترانه را به اروپا متصل میکند که بدین نحو ریاض را از کریدور سرزمینی اردن به اسرائیل و دریای مدیترانه و اروپا متصل خواهد کرد مهار همه رقبای سنتی خود از جمله ترکیه، امارات و قطر تحقق پروژههای ویژه ریاض در عراق دستیابی مجدد به سلطه و نفوذ سنتی خود در منطقه و مهار ایران و کسب منافع سیاسی اقتصادی بیشتر از رهگذر عضویت در باشگاه کشورهای صاحب فناوری هستهایماجراجویی اردن در سناریوی جدید آمریکا در منطقه
به نوشته تحلیلگر عراقی، همانگونه که «افرایم هالوی» رئیس سابق دستگاه موساد پیشتر درباره اردن گفته، همه بدنه مهم امان از جمله سرویسهای امنیتی نظامی و اطلاعاتی در دستان تل آویو است.
به نوشته المعلومه، امروز نظام حاکمیتی اردن هیچ گزنیهای جز سرسپردگی و اجرای نقشههای شوم آمریکا و تل آویو ندارد و طبیعتاً نخستین قربانی این ماجراجویی و دسیسه آمریکا نیز خواهد بود.
در پایان، کارشناس سیاسی المعلومه در تحلیل دورنمای آتی منطقه با کنشگری واشنگتن و تل آویو مینویسد: آنچه که اکنون در حال رقم خوردن گوشهای از سناریوی جدید واشنگتن در منطقه است، قطعهای از پازل بزرگتر کاخ سفید در رقابت با روسیه و چین و متحدان آنان است.
و در نهایت قربانی این ماجراجویی جهانی میان قدرتهای فرامنطقهای و دسیسه آمریکا و تل آویو، بار دیگر کشورهای عربی در سرآغاز آن، عربستان سعودی، اردن و سایر کشورهای عربی منطقه و مهرههای شطرنج بازی آمریکا خواهند بود.
منبع: اکوفارس
کلیدواژه: بانک مرکزی شاخص بورس افزایش قیمت طلای جهانی قیمت روز خودرو آمریکا در منطقه جدید آمریکا کشورهای عربی خاک سوریه خلیج فارس تل آویو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ecofars.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اکوفارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۷۴۰۲۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ترور برای بقا
این روزها نام فلسطین بیش از هر زمان دیگری بر سر زبانها افتاده و از اقصینقاط جهان به گوش میرسد و یک جنبش عمومی برای احقاق حقوق مردم غزه آغاز شده است. البته جنایت صهیونیستها که در ماههای اخیر به اوج خود رسیده، محدود به وقایع بعد از عملیات طوفانالاقصی و ماههای اخیر نمیشود و قدمتی ۷۵ ساله دارد و مهاجرت اجباری و پاکسازی قومیتی سوغات شوم صهیونیستها در این تهاجم است.
به گزارش ایسنا، به نقل از جام جم، رسانهایشدن بخشی از جنایتهای ارتش صهیونیستی در غزه و مخابره تصاویر بیمارستانها و مراکز درمانی که تاکنون سانسور میشد همبستگی عمیقی را بین ملتهای مختلف علیه رژیم کودککش اسرائیل رقم زد و این کینه به اقدام بزرگ و ارزشمندی نظیر تظاهراتمردم وتجمعدانشجویان جهان علیه صهیونیستهامنجرشد.گزارشهای ارسالی ازدانشگاههایآمریکا یکیاز شگفتانگیزترین اخبار این روزها بود و باعث شد تا نقاب از چهره سران آمریکا کنار رفته و افکارعمومی جهان با ماهیت تروریستپرور این دولت استعماری آشنا شوند چراکه اگر حمایتهای بیدریغ کاخسفید از این رژیم تداوم نداشت، کار اسرائیل پیش از اینها یکسره شده بود و ملت مظلوم غزه قربانی زیادهخواهی صهیونیستهای غاصب نمیشدند.
مروری بر تاریخ پرفرازونشیب منطقه غرب آسیا حکایت از این دارد که کشورهای غربی ازجمله آمریکا برای بهرهمندی از مواهب و امکانات استراتژیک این منطقه، رژیمی با عنوان اسرائیل را علم کردند تا با اقدامات ایذایی و تروریستی علیه ملتهای منطقه غرب آسیا، اهداف استعماری آنها را محقق کند اما رویدادهای اخیر نشان میدهد که بومرنگ این بدخواهیها به سمت کشورهای غربی برگشته است و افکارعمومی این کشورها با محاکمه آنها خواستار بازنگری این سیاستهای نژادپرستانه هستند؛ مسألهای که به زعم کارشناسان توجه و عدم توجه به آن، حاکمیت آمریکا و دولت بایدن را با چالشی جدی مواجه کرده و به افول هژمونی آن میانجامد.
یکی ازموضوعاتی که ریاکاری و استانداردهای دوگانه دولتهای غربی را بهصورت واضح آشکار کرده و موجب رسوایی آنها میشود استفاده دوپهلو از پدیده تروریسم است. سیاستمداران غربی از یکسو در سخنرانیها و موضعگیریهایشان مکررا از لزوم مقابله با تروریسم میگویند و از طرف دیگر با حمایت از گروههای تروریستی و تقسیم آن به دو بخش خوب و بد، رویه دروغین خود در فریب افکارعمومی را آشکار میکنند.
سناتورهای آمریکایی و دیپلماتهای اروپایی پشت تریبونهای رسمی، خودشان را دشمن نخست گروههای تروریستی معرفی میکنند اما تاکنون عملیات قابلتوجهی از سوی آنها علیه اهداف غربی صورت نگرفته است و همواره در راستای تحقق اهداف آمریکا که جنگافروزی و دستاندازی به ثروتهای ملتهاست حرکت کردهاند و بیدلیل نیست که از حمایت آنها نیز برخوردار هستند و تروریسم در خدمت آمریکاست؛ مسألهای که با نگاهی به عملکرد دولتهای غربی قابل رویت است و میتوان رد پای آنها را در روابط متقابل دید. تشکیل دولت غاصب صهیونیست که مصداق کاملی از تروریسم است بخشی از این تعامل است که صدمات زیادی را بر پیکره جهان اسلام و جامعه بشری وارد کرد. شواهد و مستندات بسیاری وجود دارد که نشان میدهد مقامات اروپایی با همراهی صهیونیستها، از حمایت مردم بیدفاع غزه خودداری کرده و ناقض حقوقبشری شدهاند که داعیه پاسداری از آن را دارند و عجیبتر آنکه در برخی موارد از اقدامات بشردوستانهای که در حمایت از حقوق مردم فلسطین انجام گرفته است نیز جرمانگاری کرده و مانع ارسال کمکهای بشردوستانه شدهاند.
نقش آمریکا در تثبیت جریانهای تروریستی
می سال ۱۹۴۸ بود که اعلامیه دولت آمریکا مبنی بر شناسایی دولت اسرائیل صادر شد. درحالیکه این طرح هنوز در مجمع عمومی سازمان ملل در جریان بود و کارشناسان مشغول بررسی و گفتوگو درباره طرح قیمومیت بودند اما تصمیمگیرندگان کاخسفید مثل همین حالا که چشم و گوش خود را نسبت به جنایات صهیونیستها بستهاند، بدون توجه به نتایج بررسی سازمان ملل، دولت اسرائیل را به رسمیت شناخته و مسئولان اسرائیلی نیز استقلال خود را اعلام کردند و این آغاز راه آمریکا برای حمایت از اسرائیل بود. موضوعی که در این هفتهها بهدلیل آن به مصاف شهروندان کشورش رفته و حتی برای حفاظت از منافع اسرائیل تمام اصول قانونی را زیر پا گذاشته است.
رئیسجمهور آمریکا در ادامه تصمیمهای متعددی را در راستای پاسداری از موجودیت نحس اسرائیل اتخاذ کرده و در نخستین ملاقات رسمی با مقامات صهیونیستی، مبلغ صدمیلیون دلار در اختیار آنها قرار داد و با تأسیس دفتر سیاسی در تلآویو به روابط دیپلماتیک میان آمریکا و اسرائیل رسمیت بخشید تا سایر کشورها نیز از این قاعده پیروی کنند. خوابی که برای منطقه غربآسیا دیده بودند و با جهاد رزمندگان محور مقاومت کابوسی شد که علاوه بر اضمحلال صهیونیستها برای آمریکاییها نیز پرمخاطره شده است. اما آمریکا به همین هم بسنده نکرده و تلاشهای زیادی را برای پذیرش اسرائیل در سازمان ملل متحدانجام داد واین خوشخدمتیها بالغو تحریم نظامی وارسال اسلحه به اسرائیل از طرف آمریکا تکمیل شد و مجموعه این کارها اراده آمریکا در تشکیل این رژیم تروریستی را نشان میدهد که علنا اعلام جنگی علیه اعراب و ساکنان فلسطین بود.
ریشههای تروریسم در غرب آسیا
این سلسلهاقدامات باعث شد تا کشورهای غربی به رهبری آمریکا، رژیم غاصب صهیونیستی و دلارهای نفتی برخی حکام دستنشانده در منطقه اضلاع مثلث تروریسم را در منطقه غربآسیا کامل کنند. برخورداری از منابع طبیعی فسیلی یکی از مواردی بود که باعث شد تا غربیها چشم طمع به این منطقه دوخته و این پهنه جغرافیایی را تبدیل به مأمن تروریستها کنند. از سوی دیگر وقوع جنگ در این منطقه سود کلانی را نصیب این دولتهای استعماری میکرد و آمریکا برای ادامه حیات خود محتاج میلیونها دلاری است که از طرف کارخانههای اسلحهسازی به خزانه آنها سرازیر میشود. پس پرواضح است که جنگافروزی از طریق حمایت از تروریسم در منطقه بهترین راه برای جوشدادن این معاملات پرسود است.علاوه بر آمریکا، اسرائیل نیز به دلایل متعددی برای حمایت از گسترش تروریسم در منطقه اشتیاق دارد: از ابتدای تأسیس رژیم منحوس صهیونیستی در غربآسیا و در قلب سرزمینهای اسلامی حفظ امنیت مهمترین دغدغه این رژیم بوده و هست. از طرفی صهیونیستها بهدلیل نداشتن وسعت و جمعیت کافی بهمنظور جنگ مجبور است تا از درگیری بلندمدت با کشورهای منطقه و حتی جنبشهای اسلامی مانند حزبا... و حماس اجتناب کند. بنابراین بهترین راه برای درگیرنشدن مستقیم در منطقه حمایت از گروههای تروریستی است تا کشورهایی مانند سوریه، لبنان و ایران درگیر مبارزه با تروریسم شوند و از مبارزه با اسرائیل دست بردارند.
تولید و حمایت تروریسم از سوی آمریکا یکی از توطئههای پنتاگون است تا طی آن رقبای منطقهای این دولت استکباری مشغول حلوفصل این مسأله ویرانکننده در داخل مرزهایشان باشند و برای رهایی از آن دست به دامان آمریکا یا متحد صهیونیستها شوند و بهاینترتیب این کشورها علاوه بر اینکه مجری سیاست آمریکا باشند، منافع اقتصادی چشمگیری را نیز نصیب دولتهای غربی کنند. پس از بهار عربی و سقوط حکومتهای خودکامه در آفریقا و غربآسیا، حکومتهای وابسته که با دیدن عاقبت همکیشان خود دچار هراس شده بودند برای رهایی از خشم مردم به دولتهای تروریستپرور متوسل شدند و اعتراف مقامات آمریکایی در تاسیس داعش نشان از همراهی مستمر آنها با گروههای تروریستی دارد و عجیب آنکه بازهم دولتهای خودکامه وابسته به غرب از گزند داعش در امان بودند.
حمایت دولتهای اروپایی از گروهک تروریستی منافقین و پشتیبانی از گروههای مسلح تجزیهطلب مثالهای نغزی است که نشان میدهد دولتهای غربی با استانداردهای دوگانه خود گاهی برای مقابله با تروریسم به کشورهای دیگر لشکرکشی کرده و استقلال آنها را زیر سؤال میبرند و بعضا با پذیرش افرادی که نقش مستقیمی در کشتار ۱۷هزار نفر از شهروندان ایرانی داشتهاند، تمام قوانین مرتبط با این موضوع را زیر پا گذاشته و برای آنها فرشقرمز پهن میکنند.
به هرتقدیر وقایع این روزهای غزه وجنون نسلکشی توسط صهیونیستها و حمایت عریان مدعیان حقوقبشر از این رژیمنژادپرست نشان میدهد که باید مراقب آدرس غلط رسانههای غربی بود. موضوعی که در نامه رهبر معظم انقلاب که سالها پیش خطاب به جوانان اروپایی نوشته شده بود هم به آن اشاره شده بود و معظمله فلسطین را مرز حق و باطل عنوان و تاکید کرده بودند: «تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلط باشد و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستوجو کرد.» بنابراین صحنههای غمانگیزی که این ماهها از غزه مخابره میشود ریشه در خشونت آمریکایی دارد و به فضل خدا با بیداری جهانی که در سطح جهان فراگیر شده است، به نابودی صهیونیسم و آزادی قدس منجر میشود.
انتهای پیام